یک پنجره رو به آرزو های دروغ
یک پنجره رو به آرزو های دروغ
انگار گرفته عشق هم جای دروغ
تا آتش وحشی لقب عشق گرفت
هیزم به تنش نشست دنیای دروغ
جان داد به گرد عقربه ساعت عشق
تا سوخت دلش به حال فردای دروغ
تا پلک به هم زدن حرام است به ماه
کوتاه نمی شود که یلدای دروغ
غم هرم درون عشق را پارو کرد
افتاد غرور نارسی پای دروغ!
دیروز که بوی سیب آدم را برد
با وسوسه سر رسید حوای دروغ! ...
انگار گرفته عشق هم جای دروغ
تا آتش وحشی لقب عشق گرفت
هیزم به تنش نشست دنیای دروغ
جان داد به گرد عقربه ساعت عشق
تا سوخت دلش به حال فردای دروغ
تا پلک به هم زدن حرام است به ماه
کوتاه نمی شود که یلدای دروغ
غم هرم درون عشق را پارو کرد
افتاد غرور نارسی پای دروغ!
دیروز که بوی سیب آدم را برد
با وسوسه سر رسید حوای دروغ! ...
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۰/۰۵/۲۴ ساعت 13:24 توسط #امیر محمد#
|