تنهاییم
در اوج تنهاییم به هیچ فکر میکنم....
نیست میشوم و باز خود رادر گرداب
زندگی سرگردان میبینم.
در اوج تنهایی میخندم به هر آنچه
بودن میخوانند و من داشتن می نامم.
در اوج تنهایی به عشق فکرمیکنم
و پاک تر از آن دروغ را میبینم.
در اوج تنهایی به حال دلم
زار میزنم و به سادگیش میخندم
در اوج تنهایی. . . . . . میمیرم. . . .
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۰۳ ساعت 2:56 توسط #امیر محمد#
|