شعر عاشقانه و عشق

مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشین با من و دل بنشین تا برسم مگر
به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
مروای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی خاموشی کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم.......
باعرض سلام خدمت دوستان عزیزم من #امیر محمد# هستم و ورود شما به سایتم را خوش آمد میگم . این وبلاگ کاملا بر طبق قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران میباشد. با نظر های خود من را در بهبود مطالب وبلاگم یاری کنید متشکرم